پایه دوازدهم صفحه۵۵ محبت و نفرت

مقدمه: این دنیا پر است از تضادهای متنوع. غم و شادی. گریه و خنده، تشنه و سیراب، گرسنه و سیر. محبت و نفرت.

تنه انشا: دقت کرده اید که چه بندهای نازکی میان این تضادهاست که می توان به آسانی آن را پاره کرد یا گره زد؟! میان همین گریه و خنده را اگر مثال بزنیم، با یک اخم می شود خنده را به گریه تبدیل کرد و با یک لبخند می شود گریه را به خنده تبدیل کرد. یا همین محبت و نفرت را چطور به آسانی می توان تغییر داد.

با یک بدی می توان محبت جوانه زده در قلب را از ریشه خشکاند و بذر کینه و نفرت را کاشت و بند نازک وجودی آن ها را برای همیشه پاره کرد و یا با یک خوبی و بخشش و عذرخواهی می توان این بند را گره زد و نفرت را به محبت مبدل ساخت. دنیای کوچکی داریم. همین دیروز، زمانی که از عشق یک نفر سرشاریم و از شادی قلبمان تند می تپد، فردا روزی همین حس زیبا با یک اشتباه یا خطا تبدیل می شود به یک تنفر که قلب را روز به روز تیره تر می کند . کم کم از کار می اندازد. گویی که دیگر برای ابدیت قلبش دیگر نتپد و از کار بایستد.

اما امان از روزی که با تمام وجود عاشق کسی باشی و از اعماق وجود به او محبت داشته باشی اما نتوانی او را ببخشی و نفرت از او نیمه دیگر قلبت را در برگرفته باشد، در آن صورت چه جنگی میان دو نیمه ی قلبت برپاست ولی افسوس که با برد هر کدام نیمه دیگر از وجودت می میرد و آن لحظه و آن سرگردانی و آن ایستادگی قابلیت آن را دارد که عرش خدا را بلرزاند.

نتیجه گیری: بیاییم حس های منفی، آن هایی که قلبمان را تیره و تار می کند را از خود دور کنیم و به جای آن تا می توانیم آن را با حس های مثبت و خوب پر کنیم تا دنیا برای خودمان و اطرافیانمان به جای تاریکی، روشنایی باشد و پر باشد از حال خوب و حس ناب.

(بیشتر…)


سیلا

متن ادبی درباره ی یک صبح سرد برفی انشا پایه دوزادهم


پایه دوازدهم صفحه ۳۹ متن ادبی درباره ی یک صبح سرد برفی بنویسید



در میان انبوه آدم های دنیا که هر ثانیه اش یکی می میرد و یکی می آید در گوشه ایی از جهان دخترک کوچکی پشت دیوارها زندگی می کرد. او نه آشیانه ایی داشت و نه حتی یک چهار دیواری، تنها سهم او از دیوارها پشت آن بود.

او هیچ جایی در جلوی دیوارها نداشت. هوا سرد، برف نم نمک می بارید هم چون مرواریدهایی که از آسمان خدا بر سر بندگانش می پاشد و با صدای بلند می خندد. اما این بار نه خدا می خندید و نه دخترک. دخترک گوشه ایی چمباته زده بود و دستانش را از فرط سرمای زمستان به همدیگر گره می زد و گاهی بخار دهانش را مهمان دستان پینه بسته اش می کرد. این بار مرواریدهای زیبا از چشمان دخترک می چکید و خدا از فرط ناراحتی به جای اشک از چشمانش برف می بارید.

 سپیده ی صبح که از پشت ابرهای سیاه، خودنمایی کرد دخترک دست و پای خشک شده اش را تکانی داد و درحالی که دندان هایش از سرما می لرزید از جای خود برخواست. جعبه ی فال کوچکش را محکم تر در دستانش فشرد و با گام های سست اما امیدوار به سمت چهار راه رفت. شاید امروز بتواند فالی بد و پولی بگیرد تا امروز هم مثل دیروز گرسنه صبح را به شب نرساند. سرد بود و برف می بارید اما از لوله های اگزوز ماشین ها بخار می آمد و همه پنجره های ماشین هایشان را از سرما پایین نمی آوردند.

دخترک هرچه با دستان کوچکش به شیشه ها می کوبید تنها سهمش روبرگرداندن بود و بس! اما تنها خوبی که داشت این بود که می توانست هر از گاهی دستان یخ زده اش را از بخار ماشین ها گرم کند. دخترک فال بود اما برای خودش در این دنیا هیچ فالی گرفته نمی شد. دخترک گرسنه بود اما باز هیچ سهمی از آدم ها نداشت. دخترک از سرما می لرزید اما مثل دخترک کبریت شانس نداشت.

خدا خیلی گریست از دیدن این همه ظلم و بدی! این بار خدا بیشتر گریست و روزی از همان روزها پشت همان دیوارها دخترک را به پیش خود برد زیرا او سهمی از این دنیا نداشت.

(بیشتر…)


سیلا

انشا درباره سوگ و سور پایه دوازدهم صفحه ۵۵


پایه دوازدهم صفحه ۵۵ سوگ و سور



مقدمه: حادثه ها خبر نمی دهند، روزی در سوگ عزیزی نشسته ایی و اشک می ریزی و روز دیگر در سور عزیزی دیگر شادی می کنی و می خندی. دنیا پر است از حادثه های غیرمنتظره و لحظه های تصور نشده که ممکن است برای هر کسی پیش آید و زندگی ما انسان ها را تشکیل دهد.

تنه انشا: در ابتدا باید سوگ و سور را جداگانه معنا کنیم. سوگ، به معنای سوگواری و عزاداری است و در مقابل آن سور قرار دارد که به معنای جشن و شادمانی است. روزی ما آدم ها چشم به این جهان می گشاییم و همگی برایمان جشن و سرور به پا می کنند و قدم نو رسیده را تبریک می گویند و بعد از گذر چند صباحی مرگ به سراغمان می آید و چشم ما را از این جهان می بندد و همگی را به سوگ و عزاداری وا می دارد.

قانون طبیعت همین است، یک روزی می آییم و چند صباحی زندگی می کنیم و در جشن دیگران شرکت می کنیم و دیگران در جشن ما شرکت می کنند و ورق بر می گردد و گاهی در سوگ عزیزان می نشینیم و خط عمر ما صاف می شود و در سوگ ما شرکت می کنند و زندگی دنیاییمان به اتمام می رسد و  در این بین تنها خوبی ها و بدی ها از ما باقی می ماند و لحظاتی که در کنار همدیگر در خوبی ها و بدی ها مانده ایم و پشتمان را خالی نکرده ایم.

نتیجه گیری: درست است که سوگواری و جشن و سرور از گذشتگان تا به اکنون بوده و مراسمات خاصی داشته است و همگی سعی در درست ایفا کردن این وظیفه و رسوم کرده ایم اما باید به یاد داشته باشیم که هر چیزی باید اندازه ایی داشته باشد و از اسراف و زیاده روی از آن خودداری کنیم. چه در عزاداری و چه در شادی و عروسی! به گونه ایی که آسیبی به خود و دیگران وارد نکنیم و خود را دست نشانده ی عام و خاص نکنیم.

(بیشتر…)


سیلا

شعرگردانی صفحه ۴۲ پایه دوازدهم عشق شوری در نهاد ما نهاد


پایه دوازدهم شعرگردانی صفحه ۴۲




عشق شوری در نهاد ما نهاد                      جان ما را در کف سودا نهاد

گفت و گویی در زبان ما فکند                   جست و جویی در درون ما نهاد

دم به دم در هر لباسی رخ نمود                 لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد

چون نبود او را معین خانه ای                   هر کجا جا دید، رخت آنجا نهاد

وز پی برگ و نوای بلبلان                        رنگ و بویی بر گل رعنا نهاد

تا کمال علم او ظاهر شود                         این همه اسرار بر صحرا نهاد

مقدمه: مگر می شود در دنیایی زندگی کنیم که خالقی حکیم و عالم داشته باشد و همه ی رخدادهای پیش آمده و پیش نیامده اش از روی نظم و مقررات نباشد؟

تنه انشاء: همه ی ما انسان ها در وجود خود احساس های متنوعی را تجربه خواهیم کرد. گاهی حس غم و گاهی حس شادی. لحظه ایی گرسنگی و لحظه ایی دیگر تشنگی یا به دنبال رفع این حس می رویم و یا در برزخ می مانیم. اما عشق برخلاف این حس های گفته شده، حسی جداگانه است که شاید عده ایی را شامل شود و عده ایی دیگر حس هوس یا دلبستگی را عشق تلقی کنند اما عشق فراتر از حس زودگذر این روزها است. عشق مانند جهانگردی است که هیچ خانه ایی ندارد تا برای ابدیت در آنجا ساکن باشد.

عشق مانند یک رهگذری است که می آید و نسیمی را به همراه خود می آورد و لحظه ایی ناب را می سازد و آدمی تا سال های سال در رویای همان لحظه و در حسرت همان چند ثانیه زندگی می کند. مگر نمی گویند. دنیا دو روز است؟! پس قطعا عشق در دفتر زندگی تنها به اندازه چند ثانیه است اما یاد و خاطره اش دقیقا تا آخرین لحظه ی همان دو روز همراهت می ماند و نفست را می گیرد. عشق به همراه خود شور و اشتیاق می آورد و جان را بر کف دست می آورد، گویی که حاضری هر لحظه آن را تقدیم دلبر خود کنی.

عشق با آمدنش برای ما آنچنان شیرین و دلچسب است که هرچه از آن سخن بگوییم باز حرفی برای گفتن داریم و آنچنان با آمدنش در وجود ما تحول ایجاد می کند که انگار از آدم سابق وجود خود فرسنگ ها فاصله گرفته ایم. عشق آنقدر شیرین است که هرگز تکراری و خسته کننده نمی شود.

انگاری که هر بار در لباسی ودر جایی دیگر ظاهر می شود و آنقدر شوردهنده است که با آمدنش پیر را جوان می کند و برگ و گل پژمرده را عطر و بویی تازه می دهد و بلبل ساکت و گوشه گیر را باز شوق خواندن می دهد و با صدایش یک شهر را خبر از عشق و شور درونش می کند و اما دقیقا لحظه ایی که با تمام وجود آن را لمس کردی و از علم او آگاه شدی آنچنان رهایت می کند و تا ابدیت تو را با خاطرات کوتاهش تنها می گذارد و همه ی اسرارش را به صحرا می برد. جایی که هرگز دیگر دستانت به آن نرسد.

نتیجه گیری:عشق مانند یک جهانگردی است که هر روز و هر ساعت در گذر از شهرها و روستاست، می آید و شور و شوق می آورد و از جای جای جهان می گذرد و در نهایت آنجایی می رود که هیچ کس نیست و سکوت را به خود تقدیم می کند. فکرش را بکن می آید یک شهر را به آشوب می کشد و خود در نهایت می رود یک گوشه ی دنج و آرام می گیرد.

(بیشتر…)


سیلا

 انشا درباره کامیابی و ناکامی پایه دوازدهم صفحه ۵۵


پایه دوازدهم صفحه ۵۵ کامیابی و ناکامی




مقدمه:انسان آفریده شده است برای تلاش کردن و برای دستیابی به خواسته ها و تمایلاتش، آنقدر شکست می خورد و آنقدر پیروز می شود تا در نهایت سرنوشت خویش را رقم می زند.

تنه انشا: انسان ها دو دسته اند، آنهایی که هرگز شکست را قبول نمی کنند و آنهایی که با کمی لغزش، شکست را می پزیرند و به همراه امواج دریا بالا و پایین می شوند به اینگونه افراد اصولا آدم هایی کامیاب از دنیا و یا ناکام از دنیا خطاب می کنند، آنهایی که در زندگی آنقدر زحمت می کشند و تلاش می کنند تا به هر چیزی که دلشان می خواهد می رسند و از کامیابی خود همیشه

سربلند و شامانند و عده ایی دیگر که ناکام می مانند و از ناکامی خود همیشه دستشان کوتاه است و سرافکنده زندگی می کنند، به نظرم اگر دنیا پر می شد از آدم هایی که کامیاب از دنیا می رفتند چقدر دنیا دیکنواخت می شد! همیشه می گویند که این دنیا پر است از امتحان های بزرگ و کوچک که از میان این همه امتحان های جور واجور تنها آنهایی که تلاش بیشتر می کنند برگزیده می شوند و به درجات بالاتر می روند و پایین ترها ناکام نام می گیرند، اصلا اگر چیزی به اسم ناکامی نبود، کامیابی معنا نمی گرفت.

اصلا میدانی کامیابی یعنی چه؟ به نظرم کامیابی یعنی دلت هم مانند صفتت پر از عشق و محبت و مهربانی باشد، دستانت پر از توشه ی آخرت و عقلت پر از افکار گوناگون و راه های بهتر زیستن و طی کردن مراحل زندگی و رسیدن به درجات بالا و سربلندی و افتخارات روزافزون، اما ناکامی چه؟ ناکامی یعنی دلت پر از کینه باشد، به هیچ جایی نرسیده باشی و دست هیچ بنده ایی را از روی کمک و خیرخواهی نگرفته باشی و در دومین پله ی پیشرفت از خستگی بنشینی و زانوان لرزانت را در آغوش بگیری و چمباته بزنی و کاسه چه کنم چه کنم در دست بگیری

نتیجه گیری: اگر تا امروز حس آدمی را دارید که ناکام مانده و هیچ کار مفیدی انجام نداده است، همین امروز دستانت را بر زانوانت بگیر و بلند شو، هیچوقت برای رسیدن به خواسته ها و کامیابی دیر نیست.

(بیشتر…)


سیلا

انشا درباره محبت و نفرت پایه دوازدهم


پایه دوازدهم صفحه ۵۵ محبت و نفرت



مقدمه: این دنیا پر است از تضادهای متنوع. غم و شادی. گریه و خنده، تشنه و سیراب، گرسنه و سیر. محبت و نفرت.

تنه انشا: دقت کرده اید که چه بندهای نازکی میان این تضادهاست که می توان به آسانی آن را پاره کرد یا گره زد؟! میان همین گریه و خنده را اگر مثال بزنیم، با یک اخم می شود خنده را به گریه تبدیل کرد و با یک لبخند می شود گریه را به خنده تبدیل کرد. یا همین محبت و نفرت را چطور به آسانی می توان تغییر داد.

با یک بدی می توان محبت جوانه زده در قلب را از ریشه خشکاند و بذر کینه و نفرت را کاشت و بند نازک وجودی آن ها را برای همیشه پاره کرد و یا با یک خوبی و بخشش و عذرخواهی می توان این بند را گره زد و نفرت را به محبت مبدل ساخت. دنیای کوچکی داریم. همین دیروز، زمانی که از عشق یک نفر سرشاریم و از شادی قلبمان تند می تپد، فردا روزی همین حس زیبا با یک اشتباه یا خطا تبدیل می شود به یک تنفر که قلب را روز به روز تیره تر می کند . کم کم از کار می اندازد. گویی که دیگر برای ابدیت قلبش دیگر نتپد و از کار بایستد.

اما امان از روزی که با تمام وجود عاشق کسی باشی و از اعماق وجود به او محبت داشته باشی اما نتوانی او را ببخشی و نفرت از او نیمه دیگر قلبت را در برگرفته باشد، در آن صورت چه جنگی میان دو نیمه ی قلبت برپاست ولی افسوس که با برد هر کدام نیمه دیگر از وجودت می میرد و آن لحظه و آن سرگردانی و آن ایستادگی قابلیت آن را دارد که عرش خدا را بلرزاند.

نتیجه گیری: بیاییم حس های منفی، آن هایی که قلبمان را تیره و تار می کند را از خود دور کنیم و به جای آن تا می توانیم آن را با حس های مثبت و خوب پر کنیم تا دنیا برای خودمان و اطرافیانمان به جای تاریکی، روشنایی باشد و پر باشد از حال خوب و حس ناب.

(بیشتر…)


سیلا

انشا درباره آفتاب پشت ابر نمی ماند پایه دوازدهم


پایه دوازدهم مثل نویسی صفحه ۹۶ آفتاب پشت ابر نمی ماند



مقدمه: وقتی ابرهای سیاه به یکباره همراه با باد مانند موج دریا در آسمان غوطه ور می شوند و با برخورد به یکدیگر رعد و برق به وجود می آورند، طوفان به وجود می آید و همه جا را به یکباره دگرگون می کند اما آیا این طوفان همیشگی است یا طلوعی دوباره به دنبال دارد؟

تنه انشاء: آیا دیده ایی بعد از یک روز سرد و برفی، وقتی که ابرهای سیاه همه جا را در برگرفته اند، بعد از طوفانی سهمناک و جدالی عظیم میان ابر و باد و خورشید، خورشید پیروز میدان می شود و ابرهای سیاه را کنار می زند و باز نورافشانی می کند. آن آفتاب و آن تابش نور خورشید آنچنان محصور کننده است که هرکسی را وادار می کند به اعتراف اینکه هیچ گاه، آفتاب پشت ابر نمی ماند و هرگز طوفان و ابر ماندنی نیستند و به زودی می گذرند و باز روزی آفتابی با آسمانی صاف خواهیم داشت اما این ضرب المثل مفهوم های دیگری را نیز به دنبال دارد.

اینجا آفتاب استعاره از روزهای خوب و خوش و بدون سختی است و ابر استعاره از روزهای بد و پر از سختی است. این مثل دلالت دارد بر این که دنیا پر است از فراز و نشیب های متعدد که در طول زندگی گاهی در فراز آن صعود می کنیم و گاهی دیگر در نشیب اش سقوط می کنیم! یعنی در پس هر سختی قطعا آسانی وجود دارد و روزهای خوب نتیجه روزهای بد و سخت است که پشت سر گذاشته ایم. باید با امید به دستیابی به روزهای خوب، روزهای سخت را با صبر و تحمل و با فکری باز و هوشی قوی پشت سر بگذاریمزیرا این جایزه ی پیروزی در امتحان ماست.

نتیجه گیری: آدمی هر روزش یک آزمون است و هر لحظه اش در حال پاسخ دهی و سنجش به پروردگار بزرگ است اما این به خود ما باز می گردد که چگونه روزهای ابری خود را  پشت سر بگذاریم و با امید به روزهای آفتابی مسیر زندگی را طی کنیم. زیرا قطعا هیچ گاه آفتاب پشت ابر نمی ماند.

(بیشتر…)


سیلا

انشا به زبان انگلیسی درباره زمستان






Winer

Every year have for season: spring.summer. fall and winter.

In some country like Iran winter is the end of year but in the ether country winter is the beginning of year in winter the day is very short and the weather is cold and always rainy but I think the best thing in winter is sniw and when all of the land is crowded with snow and people wear warm clothes like jacket. Socoks. Hat. Gloves boot and ete

There are so many sports in winter that people can do suchas ski. Skateand and…

Because of this reason I think winter is the best season of year.

زمستان

هر سال ۴ فصل دارد: بهار، تابستان، پاییز و زمستان.

در بعضی از کشورها مثل ایران زمستان پایان سال است. در زمستان روزها خیلی کوتاه و هوا سرد است و همیشه بارانی است. اما من فکر می کنم بهترین چیز در زمستان برف است و وقتی که همه ی زمین پوشیده از برف است و مردم لباس گرم می پوشن مثل ژاکت، جوراب ضخیم و کلاه و دستکش و پوتین و غیره

ورزش های زیادی وجود دارد. در زمستان که مردم می توانند انجام دهند مثل اسکی، اسکیت

بخاطر این دلایل من فکر می کنم زمستان بهترین فصل سال است.

(بیشتر…)


سیلا

انشا انگلیسی درباره چطور می خواهید در آینده زندگی کنید


چطور می خواهید در آینده زندگی کنید



How do want to live in future?

I think always life have a difrent part and formation dream we life, I want to my life learn to speak English well and see around world special paris and walk to shanzelize or learning cook well and have a full of flower to my garden,and have a small house and enjoy it and becom a good humen in live,help some another and becom a rich women or man to my live.

چطور می خواهید در آینده زندگی کنید

به نظر من زندگی همیشه قسمت های مختلفی دارد و تشکیل شده است از آرزوهایی در زندگی ما . من دوست دارم که در زندگیم زبان انگلیسی را به خوبی یاد بگیرم و به خوبی زبان انگلیسی را صحبت کنیم و من دوست دارم که ببینم دور تا دور و اطراف جاهای مخصوص پاریس را و قدم بزنم در خیابان شانزلیزه یا یادبگیرم آشپزی را خیلی خوب و یک باغچه پر از گل و یک خانه ی کوچک داشته باشم و از آن لذت ببرم و همچنین یک انسان خوب در زندگی باشم .و به دیگران کمک کنم و یک زن یا مرد ثروتمند در زندگی خود شوم.

(بیشتر…)


سیلا

انشا درباره عجله کار شیطان است|مثل نویسی پایه یازدهم

بازنویسی ضرب المثل عجله کار شیطان است


مقدمه: همانطور که می دانیم در اسلام بسیاری از کارها در کتاب خدا و به دست بزرگان منع یا حرام اعلام شده اند، در میان بسیاری از آن ها چه از نظر سلامت، چه از نظر سود برای خودمان، موثر و مفید خواهد بود. بنابراین بهترین گزینه فرمان برداری و اطاعت از آن هاست.

تنه انشاء:همیشه این ضرب المثل بوسیله ی بزرگان و پدر و مادر نقل و قول و گوش زد شده است اما ما همیشه یا گاهی، درک درست از این ضرب المثل ها نداشته و با پشت گوش گذاشتن از اجرا و اطاعت آن ها شانه خالی کرده ایم. همیشه به ما گفته اند که زود قضاوت نکنیم یا در کارها شتاب زدگی نداشته باشیم، زیرا همه ی کارهای منفی و خلاف عقل را دستور شیطان می دانیم، به دلیل آنکه اگر در کارها عجله کنیم، کمترین دقت را در آن کارمی گذاریم و بزرگترین صدمات را ممکن است به خود یا دیگران وارد کنیم. زیرا با صدمه رسیدن و به عمل نیامدن اهداف ما، شیطان را که دشمن انسان است شادمان می کند و انسان را به اینگونه کارها و انجام کارهای ناپسند وسوسه می کند و انسان مستعد و سست ایمان نیز حرف شیطان را گوش داده و در نهایت دودش را به چشم خود وارد می کند. بهترین گزینه و درست ترین گزینه آن است که به هشدارها و نصیحت های بزرگان گوش دهیم و دست به عمل خطرناک نزنیم.

نتیجه گیری: آدمی که ایمانش قوی باشد و از عقل قوی خود استفاده کند خیلی زود در می یابد که با عجله کردن، هیچ کدام از کارهایش پیش نمی رود، شاید اگر عجله نکند، زمان طولانی تری صرف شود اما در مقابل آن کیفیت کار بالاتر می رود و نتیجه کار راضی کننده تر خواهد بود.

(بیشتر…)


سیلا

انشا با موضوع نامه ایی به امام زمان

انشا با موضوع نامه ایی به امام مهدی

نامه ایی به امام زمان

آقا بیا، نگاه ها به آسمان خیره مانده، فاصله ی غنی و فقیر به فرسنگ ها رسیده است، دست ها خالی است اما دل ها پر از ایمان است ایمان به آمدن شما و جدا کردن حق از باطل. اما همچنان نگاهمان منتظر است منتظر تجلی نور عظمت شما است. جمعه ها حال و هوای دیگری دارد. گویی بوی غریب آشنایی که غروب ها را مملوء از شکوه و عظمت می کند می دانی همیشه وعده داده اند یک جمعه می آیی و جمعه ها سخت می گذرند گویی هر جمعه به ازای یک سال است.

آدم ها، دیگر مهربان نیستند، خوردن حق یتیم آسان تر از آب خوردن شده است، کسی از خشم خدا نمی ترسد. گریه ها تا فلک می رسند اما گوش ها نمی شنوند: بیا که شاید صدای شیپورت آن ها را بیدار کند، سقف خانه ی عده ایی تا آسمان ها می رسد اما سقف عده ایی دیگر تنها آسمان خالی است. عده ایی از آمدن برف شوق و ذوق می کنند و عده ایی دیگر از نبود سرپناه یا حتی یک بخاری، غم عالم به دلشان روانه می شود. آقا بیا نگاه ها دیگر عطوفت ندارد. دست ها دیگر یاری نمی رسانند بلکه یکدیگر را پس می زنند. دست عده ایی همچون پنبه نرم است و عده ایی دیگر از شدت کار زیاد زبری اش صورت را زخم می کند. میان این چه فرقی است چرا عده ایی داراهستند و عده ایی دیگر ندارند؟ مگر وعده ها داده نشده برای آسایش همگان. پس این آسایش چه شد! آقا بیا که جز تو هیچ کس قادر به برهم زدن این همه ظلم نیست، خدا تو را نماینده اش کرده است پس زودتر بیا زیرا که دیگر صبری باقی نمانده است.

(بیشتر…)


سیلا

انشا درباره بهار پر هیاهو پایه نهم صفحه ۳۱

 

بهار پر هیاهو


مقدمه:جهان و دنیا پر است از تضادها و ترادف ها که هر کدام با گسترش بیشتر مفاهیم آن دنیا بیشتر از سابق به روی ما باز خواهد شد و بهتر و بیشتر دنیای اطراف خود و زیبایی های جهان خود را می بینیم.

نته انشا: بهار مانند دیگر فصل ها آرام اما پرهیاهو می آید گاهی مانند نسیمی به آرامی و با ملایمت می وزد و گاهی مانند طوفانی پرهیاهو و پر سر و صدا بر پنجره ها می کوبد و نوید رسیدن خود را اطلاع می دهد. بهار مانند نقاشی خدا تصویری از زیبایی های خود را به نمایش می گذارد و نقاش هنرمند و چیره دست خود را با افتخار به رخ می کشاند.

بهار با باران های نم نم و آرام آرام خود با شگوفه ها و درختان سرسبز خود تبدیل به بهار شده است دقیقا برعکس زمستان با باران های تند و درختان و عریان که نقطه ی مقابل بهار قرار دارد یعنی زمستان سوت و کور! بهار، لحظه ایی روزهایش آنقدر سرد که بی شباهت به زمستان نیست و لحظه ای دیگر آنقدر گرم که گویی وسط تابستان خورشید رخت پهن کرده و می تابد و لحظه ایی دیگر صدای غرش رعد و برق به گوش می رسد و در نهایت شب هنگام می رسد اما انگار که هیچ اتفاقی رخ نداده و سکوت و آرامش همه جا را فراگرفته است. روزهایش بلند اما شب هایش کوتاه. لحظه ایی آرام و لحظه ایی دیگر پر هیاهو. گاهی خشمگین چون طوفانی هولناک و لحظه ایی دیگر همچون نسیمی ملایم، دقیقه ایی آفتابی و گرم و سوزان و دقیقه ایی دیگر ابری و مه گرفته و نمناک.همه اتفاق ها لحظه ایی ودقیقه ایی اند بدون آنکه خبر داشته باشیم، همه می گویند بهار پرشگوفه و زیبا اما من می گویم بهار پرهیاهو و پرماجرا.

نتیجه گیری: می توانیم از هر اتفاقی در اطرافمان ماجرایی جالب بسازیم مهم نگرش ما و طرز فکر ما است. شاید به نظر خیلی ها بهار هم چنان آرام و پرشگوفه باشد اما برای من پر از اتفاق های پیش بینی نشده است برای همین هنوز به نظرم پرهیاهوست.

(بیشتر.)


سیلا

انشاء درباره درون یک فضاپیما که روی ماه فرود آمده

 

یک فضاپیما که روی ماه


همیشه آرزوهای ما به صورت یک خیال در ذهن ما پرورانده می شود تا در نهایت به زودی به تعبیر برسند و خیلی زود به آن دست یابیم. در یکی از همین روزها وقتی که پشت پنجره ی اتاقم نشسته بودم به رویای همیشگی ام فکر کردم. به رویایی نشستن در فضاپیما و رفتن به کره ی ماه! با بستن چشمانم این خیال خیلی سریع به واقعیت رسید تا به خودم جنبیدم دیدم که در فضاپیمایی نشسته ام که پر از دکمه های عجیب غریب و رنگارنگ است که از شیشه ی بزرگی به بیرون دید دارد، فضایی کاملا سیاه با ستاره های چشمک زن که با هر چه نزدیک شدن به آن ها ستاره ی کوچک بزرگتر و گردتر می شوند اما چیزی که خیلی نظرم را جلب می کند کره ی سفید ماه است که از فاصله ی دور نیز بزرگی و درخشندگی اش چشم را به بازی می گیرد و کل توجه ها به سمت خود می کشند با هرچه نزدیک ترشدن به ماه، چاله هاو گودال های ماه بیشتر دیده می شوند و بیشتر من را راغب به پا گذاشتن و قدم زدن روی ماه می کند، خیلی زود این انتظار به پایان می رسد و روی کره ی ماه فضاپیما فرود می آید و من با عجله روی سطح ماه قدم می گذارم. دقیقا عین گلوله ایی بزرگ از پنیر که حفره های بزرگ و کوچکی در سطح دارد اما با این تفاوت که پنیر گرد نیست و کره ی ماه خوردنی نیست اما با قدم گذاشتن روی ماه و دویدن میان چاله ها و گودی ها در حالی که شهاب سنگ ها و ستاره های چشمک زن از کنارت با سرعت می گذرند در حالی که با صدای بلند می خندی و غرق رویاهایت شدی، خیالی است بسی شیرین که حتی از تصور آن هم لبخند روی لبت نقش می گیرد و به آرزوی بزرگت خیلی زود دست می یابی و آن را در ذهن خود آنقدر تکرار می کنی تا روزی در واقعیت چنین حسی و چنین حالی را تجربه کنی، زمانی که چشمانم را باز کردم هنوز هم لبخند روی لبم بود و هنوز کنار پنجره ی اتاقم نشسته بودم با این تفاوت که انگار به سفری طولانی رفته ام و بازگشته ام. همان طور برایم شیرین بود و همان قدر برایم خاطره ساز بود.

(بیشتر.)


سیلا

تحقیق درباره ترور شخصیت های انقلابی توسط منافقین

 

ترور شخصیت های انقلابی توسط منافقین

 

درباره ترور شخصیت های انقلابی توسط منافقین کور دل به تحریک آمریکا و رژیم اشغالگر قدس، پرس و جو و تحقیق کنید و فهرست زیر را کامل کنید.

نام و نام خانوادگی شخصیت ترور شده            مسئولیت او           محل و نحوه ترور

محمدولی قرنی            رئیس ستاد مشترک ارتش          ترور با گلوله در خانه قربانی

مرتضی مطهری          عضو شورای انقلاب اسلامی      ترور با گلوله پس از خروج از خانه یدالله سحابی

سید رضی شیرازی              این ترور احتمالاً اشتباه صورت گرفته‌است.

مهدی عراقی               مدیر امور مالی مؤسسه کیهان       عراقی و فرزندش هدف گلوله قرار گرفته‌اند

هانس یوآخیم لایب     معاون شرکت داروسازی ایران مرک    به اتهام جاسوسی برای دولت آلمان

 

چند نمونه از ترور های شخصیت های انقلابی توسط منافقین

تحقیق درباره ترور شخصیت های انقلابی توسط منافقین

مقاله درباره ترور شخصیت های انقلابی توسط منافقین

نظر شما در مورد این مطلب چه بود نظر بزارید ممنونم

این مطلب اختصاصی بوده و کپی برداری در سایت یا کانال تلگرام شما بدون ذکر منبع و ادرس سایت حرام است و پیگرد قانونی دارد

چند نمونه از ترور های گروهک منافقین:

  • بمب‌گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی
    • قربانیان شاخص: سید محمد بهشتی
    • حسن عباسپور
    • موسی کلانتری
    • محمود قندی
    • محمدعلی فیاض‌بخش
    • علی درخشان
  • انفجار دفتر نخست‌وزیری
    • قربانیان شاخص: محمدعلی رجایی
    • محمدجواد باهنر
    • هوشنگ وحید دستجردی)
    • محمد کچوئی
    • سید حسن آیت
    • یوسف مرحبا
    • میر اسدالله مدنی
    • سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد
    • سید عبدالحسین دستغیب
    • محمد صدوقی
    • عطاءالله اشرفی اصفهانی
    • اسدالله لاجوردی
    • علی صیاد شیرازی
  • ناموفق:
    • شاپور مرحبا
    • سید احمد خمینی
    • صادق احسانبخش
(بیشتر.)
سیلا

در گذشته دور چه خطر هایی را تهدید می کرد امروز چه خطر هایی تهدید می کند

 

در گذشته  دور چه خطر هایی را تهدید می کرد امروز چه خطر هایی تهدید می کند



در گذشته های دور چه خطراتی جامعه را تهدید می کرده است؟     قحطی    

امروزه چه خطراتی جامعه وکشور ما را تهدید می کند؟   تحریم های اختصادی

قحطی:

قحطی می‌تواند بر اثر ترکیبی از عوامل اقتصادی، ی و زیست‌محیطی پدید آید. به عقیده Amartya Sen اقتصاددان، در دهه‌های اخیر، قحطی همواره مشکل توزیع غذا یا فقر بوده، چرا که غذای کافی برای تغذیه تمام جمعیت دنیا وجود داشته‌است. یکی از بزرگترین قحطی‌های تاریخ (برمبنای افراد آسیب دیده) قحطی بزرگ ایرلند بود که در سال ۱۸۴۵ میلادی شروع شد و به سبب انتقال مواد غذایی از ایرلند به انگلستان بخاطر اینکه فقط انگلیس توانایی پرداخت بهای بیشتر را داشت. در مواردی مشخص، همانند ت یک گام بزرگ به جلو َ، کره شمالی در دهه ۱۹۹۰، یا زیمبابوه در اوایل سال ۲۰۰۰، قحطی را می‌توان نتیجه ناخواسته یک ت دولتی دانست. مالاوی قحطی خود را با دادن کمک هزینه به کشاورزانش پایان داد.[۱] در قحطی سال ۱۹۷۳ وولو در [تیوپی]]، مواد غذایی از وولو به پایتخت آدیس آبابا جایی که می‌توانست به قیمت بیشتری به برسد منتقل می‌شد. در مقابل، در همین زمان باشندگان حکومت‌های دیکتاتوری اتیوپی و سودان با قحطی بزرگی در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ مواجه بودند، حکومت‌های دموکراتیک بوتسوانا و زیمبابوه از کمک به آن‌ها سرباز زدند زیرا تولیدات غذایی شان دچار کاهش شدیدی شده بود. تأمین حداقل هزینه لازم برای غذا از طریق راه ساده اشتغال زایی موقتی برای قشرها آسیب دیده در زمان کمبود غذای محلی میسر بود و در شرایطی که دولت از سوی گروه‌های ی مخالف و رسانه‌ها مورد نقد قرار می‌گرفت میسر بود. در موردی دیگر، مانند سومالی قحطی برآیند آشفتگی مدنی ای بود که باعث از هم گسیختگی سیستم‌های توزیع غذا شده‌است. در سال ۱۹۱۷ در ایران قحطی بزرگی اتفاق افتاد و نزدیک به سه میلیون نفر بر اثر گرسنگی و بیماری وبا جان خود را از دست دادند که این جمعیت تقریبا نصف جمعیت آن موقع ایران بود.قحطی به گونه ای بود که در تمام کشور و حتی شهرهای بزرگ وجود داشت و ازآن به عنوان یکی از بزرگترین فجایع تاریخ ایران می توان نام برد.

تحریم های اختصادی:

تحریم یا سانکشِن (Sanction) فعالیتی است که به وسیله یک یا چند بازیگر بین‌المللی (مجری تحریم)، علیه یک یا چند کشور دیگر (هدف تحریم)، به منظور مجازات این کشورها، بااهداف محروم ساختن آنها از انجام برخی مبادلات یا وادار ساختن آنها به پذیرش هنجارهایی معین و مهم (از دید مجریان تحریم)، اعمال می‌شود.[۱][۲][۳].

در اینجا منظور از «مجری تحریم» کشوری (یا گروهی بین‌المللی) است که نویسندهٔ سناریوی تحریم باشد، هرچند ممکن است در اعمال محاصره بیش از یک کشور شرکت داشته باشد، و منظور از «هدف» کشور یا کشورهایی است که هدف اصلی تحریم واقع می‌شوند

به طور کلی تحریم را از سه جنبه طبقه‌بندی می‌کنند:

  • تقسیم‌بندی از لحاظ اندازه یا حدود تحریم
  • تقسیم‌بندی از لحاظ تعداد کشورهای فرستنده
  • تقسیم‌بندی از لحاظ اقتصادی یا غیراقتصادی

از لحاظ اندازه یا حدود تحریم، آن را به سه نوع تقسیم‌بندی می‌کنند:

  • تحریم محدود: تحریم‌های مالی، صادراتی، فرهنگی و مسافرتی جزئی، در این طبقه جای دارد. مانند کاهش یا لغو مساعدت‌های مالی و اعمال محدودیت‌هایی بر سلاح و برخی فناوری‌های حساس.
  • تحریم میانه: تحریم‌های مالی و تجاری کلی‌تر و گسترده‌تر از حالت قبل را، میانه می‌نامند.
  • تحریم جامع: تحریم‌های گسترده مالی و تجاری (مثلاً محاصره علیه عراق و صربستان)، بایکوت جامع است. اگر چه، گاهی ترکیبی از تحریم‌های میانه (مثل محدودیت‌های صادراتی آمریکا علیه شوروری سابق و اروپای شرقی در طول جنگ سرد) یک تحریم جامع است.{{باید توجه داشته باشیم که تفاوتی هر چند اندک در معنی دامنه تحریم اقتصادی با آمبارگو وجود دارد که به تفصیل در مقاله ای که توسط دکتر شهرام آکویی محصل نگاشته شده ،در مورد آن بحث شده است.}}

از لحاظ تعداد کشورهای فرستنده، تحریم را به دو نوع تقسیم‌بندی می‌کنند:

  • تحریم یک‌جانبه: تحریمی است که فقط از طرف یک کشور علیه کشور هدف وضع می‌گردد. از دیدگاه تاریخی، این نوع تحریم دارای پیشینه‌ای ضعیف در دستیابی به اهداف امنیت ملی و دیگر خواست‌های ت خارجی می‌باشد.
  • تحریم چندجانبه: تحریمی که در اعمال آن بیش‌تر از یک کشور سهیم است. در مقایسه با تحریم یک‌جانبه، تحریم چندجانبه، بار مالی و تجاری شدیدی را به کشور هدف برای تغییر ت مورد اعتراض وارد می‌سازد. چراکه کشور هدف امکان یافتن جانشین برای کم‌کردن زیان اقتصادی را ندارد. همچنین بخش بزرگی از تولید ناخالص ملی این کشور به واسطهٔ نیاز به مراودات تجاری و سرمایه‌گذاری بین‌المللی تحت تاثیر تحریم واقع خواهد شد.
(بیشتر.)
سیلا

نقش مردان در دفاع مقدس

 

تحقیق با موضوع نقش مردان در دفاع مقدس


از ۳۱ شهریور به مدت یک هفته به نام هفته دفاع مقدس نام‏گذارى شده است. دفاع مقدسى که یادآور رشادت‏ها و ایثار بزرگ مردانى است که در لبیک به فرمان مقتداى خویش خمینى کبیر(ره) در راه دفاع از سرزمین اسلامى، ناموس و دین از همه وجود خود گذشتند و استقلال و سربلندى ایران اسلامى را رقم زدند و از این میدان امتحان پیروز و سربلند به در آمدند.

هرچند بر اساس محاسبات عادى توانایى رزم و تجهیزات نظامى جمهورى اسلامى ایران در آن برهه،  از دشمن بعثى که علاوه بر پشتیبانى عظیم ابرقدرت‏ها از تجهیزات پیشرفته و ادوات زرهى و لشکرهاى گوناگون مکانیزه برخوردار بود بسیار کمتر مى‏ نمود، لیکن پیروزى رزمندگان اسلام در دفاع مقدس بى‏شک مرهون عوامل معنوى همچون ولایتمدارى، صبر، ایثار، شهادت طلبى ‏و… این مدافعان است.

پیروزى انقلاب اسلامى استقلال و سربلندى ملت مسلمان ایران را رقم زد و از رهگذر این استقلال، استکبار جهانى به ویژه امریکا را وحشت زده نمود و به همین دلیل حکومت نوپاى اسلامى از روزهاى اولیه پیروزى خود در معرض انواع توطئه‏ ها و تهدیدات قرار گرفت.

پس از توطئه‏ هاى گوناگون دشمن علیه انقلاب اسلامى از جمله ایجاد اغتشاش، محاصره اقتصادى، کودتاى نظامى و… آخرین اهرم فشار دشمن با تحمیل جنگ نابرابر و رویارویى با نظام نوپاى اسلامى به کار گرفته شد.

تهاجم همه جانبه و نابرابر به جمهورى اسلامى ایران به شهادت اسناد و مدارک با قول مساعد مقامات امریکایى در ملاقات با صدام حسین و تحریک او به مرحله اجرا در آمد.

جنگ نابرابرى که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ از زمین، دریا و هوا با راه افتادن ماشین جنگى عراق و به مرزهاى جمهورى اسلامى ایران با پیش‏ بینى پیروزى برق ‏آسا و سریع شروع شد و با غفلت و سردرگمى نیروهاى نظامى ایران در ساعات و روزهاى اولیه، پیروزى ‏هاى ظاهرى را براى دشمنان نظام مقدس اسلامى پدید آورد.

پیروزى‏ هاى اولیه به گونه‏اى بود که دشمنان سرمست از پیشروى‏ هاى اولیه در خاک ایران را دچار توهم و رویاى پیروزى و دستیابى به اهداف گرانه خود نمود و مغرورانه براى رسیدن به آن، لحظه‏ شمارى مى‏ کردند. باوجود اشغال بخش‏ هاى وسیعى از خاک ایران، با رشادت و مقاومت نیروهاى مردمى و حضور نیروهاى مسلح، ابتدا دشمن در مناطق اشغالى متوقف و پس از آن با عملیات‏ هایى به بیرون از مرزهاى بین‏المللى رانده شد. در نهایت سرنوشت جنگ به نفع نظام اسلامى ایران تغییر یافت.

با گسترده‏ تر شدن ابعاد از ناحیه آغازگر جنگ تحمیلى که به سازمان رزم و تجهیزات پیشرفته و امید به حمایت‏هاى همه جانبه منطقه ‏اى و جهانى اتکا داشت، امت اسلامى نیز با تکیه بر اعتقادات و باورهاى معنوى ملهم از آموزه‏ هاى دینى به تقویت روحى و افزایش توان رزمى خویش پرداخت تا با ایستادگى و مقاومت در مقابل دشمنان، آنان را در رسیدن به اهدافشان مأیوس نماید.

حماسه ملت ایران در اوایل شکل‏ گیرى، دشمن را در برخى از مناطق چون، خرمشهر زمین‏ گیر کرد و در مراحل بعدى نیز در عملیات‏هاى آفندى به شکست مفتضحانه کشاند. عملیات‏هاى آفندى رزمندگان اسلام وضعیتى در جبهه پدید آورد که در مراحل نهایى جنگ شرایط حاکم بر جبهه ‏ها آغازگر جنگ نابرابر را چنان مأیوس نمود که در مقابل حماسه دفاع مقدس، براى رهایى از حملات برق‏ آسا و خرد کننده رزمندگان اسلام به هر اقدام ناجوانمردانه‏ اى دست زد و در نهایت نیز با نرسیدن به اهداف خویش به خواست امت اسلامى گردن نهاد.

ضمن بررسى و تجزیه و تحلیل عوامل تأثیرگذار در عرصه نبرد، عواملى مشاهده مى‏شود که از دید طراحان، برنامه‏ ریزان و مجریان جنگ تحمیلى ناپیدا و غیرقابل محاسبه بوده ‏اند زیرا چنانچه عوامل پیروزى آفرین دفاع مقدس از سنخ عوامل در دسترس دشمنان بود، زمینه ‏اى براى پیش‏بینى آنان فراهم و در محاسبات آفندى آنان لحاظ مى‏شد. غفلت دشمنان در مورد عوامل معنوى و فرهنگى، باعث پیروزى ملت مسلمان ایران در دفاع مقدس و ناکامى دشمنان در جنگ تحمیلى شد و یادآورى این عوامل براى امروز و آینده بسیار ضرورى است.

امام خمینى(ره) به عنوان فرماندهى کل قوا، در تجزیه و تحلیل دلایل پیروزى‏ هاى رزمندگان اسلام مى‏ فرمایند: “آن‏ها [دشمنان] حساب همه چیز را مى ‏کردند الا یک حساب و آن حساب معنوى [بود].

مقام معظم رهبرى که همواره به اوضاع و شرایط دفاع مقدس اشراف کامل داشته و به نقش عوامل پیروزى ‏آفرین و ناکامى در جنگ آگاه بوده‏اند با اشاره به ناشناخته بودن عوامل فرهنگى و معنوى‏ براى دشمنان، فرموده‏اند: “آن کسى که همه جوانب را ملاحظه مى‏کند، بعد مثلاً به طبس و یا مرزهاى غربى و جنوبى ما حمله مى ‏کند، کجاى کارش اشکال دارد؟… همه نوع محاسبه را کردند ولى آخر سر مى‏بیند که در مشتشان هیچ چیز نیست. این حاکى از آن است که یک سلسله محاسبات و علل و عوامل و فعل و انفعالات هست که حواس انسان در اغلب موارد، عقل مادى انسان را به آنها راه نیست.”

از مصادیق بارز عوامل معنوى، اطاعت عاشقانه از امام(ره) به عنوان فرمانده معظم کل قوا، ولایتمدارى، صبر، شهادت طلبى و… است. این عوامل ضمن اینکه از منابع اعتقادى و ایدئولوژیک سرچشمه گرفته و مورد توجه بوده‏اند، نقش آفرینى آنها در صحنه‏ هاى عملیاتى نیز به صورت تجربى مشاهده شده است.

(بیشتر.)


سیلا

انشا درباره با ماه نشینی ماه شویی با دیگ نشینی سیاه شوی

 

مثل نویسی پایه دهم با موضوع با ماه نشینی ماه شویی با دیگ نشینی سیاه شوی

مقدمه: انسان ها سیرت درونیشان نشان دهنده ی صورت ظاهریشان است هر چه که در باطن است در طی گذر زمان ظاهر و باطن یکی می شود و هر چه در ظاهر است در طولانی  مدت  چهره ی اصلی خود را نشان می دهد.

تنه انشاء: انسان ها در گذر زمان همرنگ جماعت می شوند و در طی گذر زمان هر چه که در ظاهر و باطن او وجود دارد با سیرت و صورت او سازگار می شود و به زودی پرده از چهره ی خود بر می دارد. یکی از خصوصیات بارز انسان ها این است که خیلی زود با دنیای اطراف خود سازگار می شوند به گونه ایی که اگر با انسان های شریف و درستکار نشست و برخاست داشته باشند و با آن ها ارتباط برقرار کنند به مرور زمان از آن ها تاثیر مثبت گرفته و آن ها نیز همان روش را در ادامه ی زندگی خود پیش می گیرند و هم رنگ جماعت می شوند و اما برعکس اگر با انسان های ناخلف و نادرست ارتباط داشته باشند و در جمع آن ها حضور یابند و با آن ها دوستی برقرار کنند، اندک اندک زندگی آن ها به رویشان تاثیر منفی گذاشته و خیلی زود آن ها نیز تاثیرات منفی گرفته شده ی خود را در دنیای اطراف بازتاب می کنند و به دنبال آن ضرب المثل شیرین و قدیمی که در پشت خود داستان ها و حکایت های جالبی را پنهان کرده عنوان می شود که اگر انسان با ماه نشیند همچون او ماه می شود و اگر با دیگ همراه شود همچون او سیاه می شود. بنابراین زندگی آیینه ی رفتار یکدیگرند. اگر اشتباه قدم برداریم خیلی از اطرافیان خود را نیز به همراه  خود می کشانیم و یا اگر درست گام برداریم خیلی ها را به سعادت و خوشبختی می رسانیم.

نتیجه گیری: زندگی در چرخه ایی گسترده و پیچیده ایی قرار دارد که به همدیگر وصل و گره خورده است. شاید به نظر ساده باشد اما رفتار امروز ما دقیقا رفتاری را در آینده ایی نه چندان دور برای فرزندان ما به دنبال دارد. بنابراین همیشه تلاش کنیم که به دنبال ماه زندگی خود باشیم و از سیاهی و دیگ های زندگی فاصله بگیریم تا در نهایت به سعادت و خوشبختی دست یابیم.

(بیشتر.)


سیلا

انشا با ویژگی آغازین و پایانی در مورد طبیعت صفحه ۶۷


انشا پایه نهم صفحه ۶۷ طبیعت شروع آغازین و پایانی پرسش


مقدمه:احساسات درونیت چیست؟ آنچه که مغزت فرمان می دهد! آیا مسیری را که پیش می روند را می پسندی؟ آیا اینگونه درست است؟

تنه انشا: از زمانی که چشم گشودیم توانستیم اطراف خود را تشخیص دهیم و خواندن و نوشتن را بیاموزیم به ما گوش زد کرده اند، دیکته کرده اند و ما هزار بار حتی به زبان آورده ایم که باید از طبیعت خود مراقبت کنیم. باید آن را بپرورانیم و به درستی از آن استفاده کنیم. اما همانطور که مشاهده می کنیم برخلاف این گفته ها در مسیری اشتباه پیش می رویم. روز به روز طبیعت روبه ویرانی و نابودی سوق پیدا می کند و زباله ها بیشتر می شوند، دریا تیره تر و جنگل بی شاخ و برگ تر می گردد. طوری شده است که حیوانات هم از ما رو برمی گردانند و از ما می ترسند. چه می شد اگر ما و هم نوعانمان کمی بیشتر به دنیای اطرافمان توجه نشان دهیم و دست در دست هم هر کدام رشته ی طویل این مسیر را بگیریم و با اتحاد و میهن دوستی، میهن خود را سربلند و زیباتر کنیم. به کجای دنیا برمی خورد اگر زباله ایی روی زمین دیدیم برداریم و در سطل زباله بریزیم. اگر شاخه های درختان را قطع نکنیم و در جنگل ها آتش روشن نکنیم و یا اگر روشن کردیم آن را به امان خدا نگذاریم. درخت بکاریم و درختی را قطع نکنیم زیرا این ها سرمایه های ما چه اکنون و چه در آینده هستند. چه برای تامین اکسیژن ما چه برای امرار معاش زندگی ما و آیندگان ما. بیاییم کمی خودخواهی را کنار بگذاریم و بیشتر به فکر زیبایی های جهان باشیم و برای حفظ زیبایی و بقای آن بیشتر تلاش کنیم و دست از ناامیدی و افسوس خوردن برداریم. بیاییم با هم فکری راهی برای این معضل بیندیشیم. نظر شما چیست؟ آیا شما تاکنون راهی برای این معضل اندیشیده اید؟

(بیشتر.)


سیلا

انشاء درباره گفتگوی ابر و آسمان پایه یازدهم

 

انشاء درباره گفتگو ابر و آسمان


ابر پنبه ای در گوشه ایی از آسمان در حالی که همراه با نسیم ملایم باد از این سو به سوی دیگر مانند گهواره ایی تاب می خورد رو به آسمان گفت: ای آسمان تو که پهنایت آنقدر وسیع است که انتهایت را نمی بینی و بر سرتاسر زمین همچون سقفی بزرگ برافراشته ای خسته نمی شوی؟ آسمان که به حرکت پیچ و تاب ابر نگاه می کرد با لبخندی به بزرگی دلش گفت: نه. من از اینکه همه ی مخلوقات مرا به عنوان سرپناه خود می دانند بسیار شادم و از این اصلا خسته نمی شوم اما تو چه؟ تو از اینکه هر تکه ی وجودت در قسمتی جداگانه پخش و پلا شده است ناراحت نمی شوی؟ ابر از مصاحبت با آسمان خوشحال بود گفت:

نه، من از اینکه همه جا تکه ایی از وجودم هست و هر ثانیه در حال بارش هستم و عده ایی از باران پر برکتم شادمانند. بسیار شاد هستم و ثانیه ایی دیگر در  نقطه ایی دیگر تکه ایی از وجودم همچون چتری در برابر تلاش شدید آفتاب سایه می اندازد و لبی خندان می سازد ، موجب شادی ام می شود. ابر با کنجکاوی فراوان گفت: پس چرا گاهی رنگ می بازی و این سفیدی تبدیل به سیاهی می شود؟ ابر با صدای تحلیل رفته ای گفت:

همه در لحظاتی عصبانی می شوند و این عصبانیت عواقبی دارد همچون رنگ تیرگی و صدای غرشم که نشان از طوفانی خوفناک می دهد اما همیشه این طوفان باقی نمی ماند و خیلی زود همه جا را صلح و آرامش فرا می گیرد. آسمان گفت: زمان هایی که تو نیستی در آسمان دلم ، من و خورشید تنهایی می درخشیم دلم برایت خیلی تنگ می شود.

ابر گفت: من همیشه از کنار تو بودن لذت می برم اما گاهی سقف خدا نیاز به درخشیدن تنهایی دارد، در حالی که من در گوشه ایی دیگر در حال فرود آوردن الماس های درخشان بر سر برترین مخلوقات جهانم که زیر لب شکر می گویند.

(بیشتر.)


سیلا

انشا درباره زیبایی های جهان پایه نهم صفحه۹۳

 

انشا در مورد زیبایی های جهان

 

 

مقدمه:دنیا پر است که خلقت هایی که خداوند عالم مانند پازلی آن ها را با نظم و ترتیب و در پی هدفی آن ها را خلق نمود، تا ما از آن بهره گیریم.

تنه انشا: به هر سمت و سویی از جهان بنگری زیبایی های آن را به چشم می بینی! درختان زیبا که زلف های خود را در اوج آسمان برافراشته اند و یا رودخانه ی جاری که همچون تکه های الماس می درخشد و دریایی را که انتهایش را نمی بینی و آن را بی کران می شماری و یا ملودی دلنشین پرندگان که زیبایی صدایش را هیچ آلت موسیقی نمی تواند بسازد و طبیعتی که هیچ نقاشی نمی تواند آن را در بوم نقاشی خود ترسیم کند. زیبایی جهان یعنی همین که سقف بزرگ آسمان با زیبایی فوق العاده بر سرت افراشته و ابرهای پاره پاره در آن شناورند. زیبایی جهان یعنی همین دستان پر مهر مادرت که با مهر و محبت فراوان بر سرت می کشد و با تمام وجود عشق را در رگ و پوستت تزریق می کند. زیبایی جهان یعنی چشمان خسته اما لبان خندان پدرت که با تمام وجود برایت همچون کوهی استوار می ایستد تا تو گام های زندگیت را محکم تر قدم برداری، زیبایی جهان یعنی همین دم و بازدمی که می کشیم و تن و بدن سالمی که با آن راه می رویم، کار می کنیم،می دویم و می خندیم. زندگی یعنی همین بهانه های ساده برای شاد بودن و برای ادامه هر چه بهتر آن نه برای تکرار روتین و ناشکری بعد از آن. آیا همه ی چیزهای که در اطرافت می بینی جایی برای شکر ندارد

نتیجه گیری: خالق جهان همه چیز را بی منت و بی توقع در اختیار ما گذاشته تا ما در مسیر زندگی از آن ها بهره گیریم و در این مسیر سخت خود را با همین زیبایی های جهان کمی شاد کنیم و زندگی برایمان راحت تر و آسان تر شود. اما در مقابل همه ی این الطاف و برکات ما نباید شکر و سپاس بگوییم؟

(بیشتر.)


سیلا

انشا درباره زمستان گذشت و بهار آمد پایه دوازدهم


پایه دوازدهم صفحه ۳۲ زمستان گذشت و بهار آمد



ننه سرما کوله بارش را با همه ی سردی و برف و بارانش با همه ی لحظاتش که در اوج سرما به دل ها گاهی گرما بخشید و گاهی سرما بست . خرامان خرامان جایش را به حاجی نوروز داد و ابرها ناگهان ناپدید می شوند و جایگاه خورشید را برای امپراتوریش خالی می کنند تا یک تنه بتابد و باری دیگر گل ها بشکفند و درختان جوانه زنند. همیشه در نظرم این بود از کی ننه سرما و حاجی نوروز از همدیگر دلگیر شدند؟

یا به زبان خودمان چرا قهر کرده اند؟ می گویند روزگارانی در دل سرما و یخبندان زمانی که برف همه جا را سپیدپوش کرده بود خورشید بر دل ها می تابید و آن ها را گرم می کرد و از تاثیر او زندگی ها رونق داشتند و لب ها خندان بودند. از کی این همه ننه سرما دل سنگ و دل سرد شد که دیگر ما رنگ گرما را ندیدیم.

عده ایی در این سرما یخ زدند و منجمد شدند و گاهی مرده اند. چه کسی ننه سرمای ما را اینگونه رنجاند که به هیچ صراطی دلش صاف نشد اما همیشه از گذشته تا کنون به ما وعده داده اند روزی بهار می آید…بهار می آید و دل ها شاد می شوند نگاه یخ زده گرم می شود و لب های ترک خورده می خندند. زمان می گذرد و بهار ما هم روزی می آید

روزی که ظلم رخت می بندد و همراه با روزهای سرد می رود. بهار می آید و همه جا را سبز می کند. عدالت خداوند باری دیگر به همگان ثابت می شود و هیچ مظلومی زیر بار ظلم نمی ماند. آری زمستان می گذرد و بهار خیلی زود می آید. من به حکمت خدا ایمان دارم.ید. من به حکمت خدا ایمان دارم. آیدآآید

(بیشتر…)


سیلا

جواب تمرین گرامر درس اول کتاب American English file 1


تمرین گرامر درس Grammar bank 1





۱A

۱٫are

۲٫is

۳٫are

۴٫am

۵٫am

۶٫is

۷٫are

۸٫is

۹٫is

۱۰٫am

b

۱٫It is Friday

۲٫thay are in school

۳٫I am very well.

۴٫you are in my class

c

۱٫he is in room5.

۲٫they are early.

۳٫she is a teacher.

۴٫It is in Santiago.

۱B

۱٫I am not American.

۲٫they are not brezilian.

۳٫It is not in south America.

۴٫you are not French.

b

۱٫Am I in room 10?        Yes.I am.

۲٫Is it Italian?                  No. It is not.

۳٫Are they student?        No. they are not.

۴٫Is he from the US?        Yes.he is.

۵٫Are you sure?                No.I am not.

C

-is

-Are

-am

-Are

-am

-is

-is    -is

-Are

-am

۱C

۱٫their

۲٫her

۳٫our

۴٫Its

۵٫your

۶٫his

۷٫my

۸٫your

۹٫her

۱۰٫ouy

B

۱٫her

۲٫their

۳٫your

۴٫your

۵٫ouy

۶٫she

۷٫he

۸٫his

۹٫my

۱۰٫she

(بیشتر…)


سیلا

جواب تمرین گرامر درس دوم کتاب American English file1


تمرین گرامر درس ۲Grammar bank


۲A

a

۱٫a city        cities

۲٫an email    emails

۳٫a person    peopie

  1. a box boxes

۵٫a woman    women

b

۱٫they are children.

۲٫It is a change purse

۳٫It is a man

  1. It is a umbrella

۵٫It is a sunglasses.

c

-It

_you

-I

-they

۲B

a

۱٫japanese

۲٫international

۳٫right

۴٫good

۵٫nice

۶٫dangerous

۷٫big

۸٫cheap

b

۱٫Is it a day very hot?

۲٫Your teacher is Australian.

۳٫that is very fast car?

۴٫Is it a bad idea?

۵٫Are you a good student?

۶٫English is very easy?

۷٫Is my brother very strong?

۸٫Is this an expensive watch?

۲C

a

۱٫turn on

۲٫donot speak

۳٫go

۴٫donot read

۵٫have

۶٫be

۷٫take

۸٫park

b

۱٫Lets go

۲٫Lets turn off

۳٫Lets sit down

  1. Lets close

۵٫Lets stop

(بیشتر…)


سیلا

منظور از انرژی نو چیست؟ چند نمونه را نام ببرید


سوال تمرین کار و فناوری پایه نهم


منظور از انرژی نو چیست؟ چند نمونه را نام ببرید

جواب فعالیت :

انرژی نو یا انرژی جایگزین به آن دسته از انرژی‌ها گفته می‌شود که برای تولیدشان از منابع بدون کربن استفاده می‌گردد؛ مانند انرژی خورشیدی، انرژی بادی، انرژی دریایی، زمین گرمایی، نیروگاه‌های آبی و کربن خنثی مانند زیست توده. از هیدروژن نیز که در پیل‌های هیدروژنی قادر به ذخیره انرژی است، به عنوان انرژی نو نام برده می‌شود.

این نوع انرژی‌ها معایب سوخت‌های فسیلی مانند افزایش غلظت دی‌اکسیدکربن و در نتیجه افزایش دمای کره زمین و تغییرات آب و هوایی و آلودگی زیست‌محیطی را ندارد علاوه بر این منابع تولید آن‌ها تمام ناشدنی و نامحدود است.

ماهیت آنچه که یک منبع انرژی را در دسته انرژی‌های جایگزین قرار می‌دهد در طول زمان تغییر کرده‌است. امروزه به علت تنوع منابع انرژی و اهداف مختلفی که حامیان هریک از این انرژی‌ها دنبال می‌کنند، تعریف بسیاری از انواع انرژی به عنوان انرژی جایگزین محل مجادله است

از انواع انرژی‌های نو می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

  1. انرژی خورشیدی
  2. انرژی بادی
  3. انرژی زمین گرمایی
  4. انرژی امواج و جزر و مد
  5. انرژی برق آبی
  6. سوخت‌های هیدروژنی
  7. سوخت‌های گیاهی بیومس

برزیل یکی از کشورهایی است که پروژه‌های بزرگی برای استفاده از انرژی‌های نو (انرژی‌های تجدیدپذیر) انجام می‌دهد. ۱۸٪ از کل مصرف سوخت اتومبیل‌های برزیل از طریق سوخت اتانولی که از ساقهٔ نیشکر به‌دست می‌آید تأمین می‌شود. سوخت اتانول به‌صورت گسترده در ایالات متحده مورد استفاده قرار می‌گیرد.

(بیشتر…)


سیلا

علت بکار گیری دو آچار در باز و بسته کردن شیر چیست؟


پرسش کتاب کار و فناوری پایه نهم




علت بکار گیری دو آچار در باز و بسته کردن شیر چیست؟

جواب پرسش :

۱: ممکن است پایه شیر آب و لوله متصل به شیر فرسوده و زنگ زده باشد.

۲: ممکن است اتصالات پشت شیر زنگ زده یا فرسوده باشند

۳: ممکن است اتصالات گردان دیگری پشت شیر باشد که به همراه باز کردن شیر به چرخش در آیند.

که برای مهار و محکم نگه داشتن آن ها و باز کردن مجزای شیر آب بهتر است از دو آچار برای باز و بستن شیر استفاده کنیم.

می توان از دو آچار، فرانسه و آچار لوله گیر ( کلاغی یا شلاقی ) استفاده نمود.

مطلب مرتبط :

آچار فرانسه نوعی آچار با اندازهٔ دهانهٔ متغیر است که به مهره‌ها یا پیچ‌های شش گوش یا چهارگوش می‌خورد. این آچار دارای دو فک یکی ثابت و دیگری متحرک می‌باشد که فک متحرک آن با چرخاندن یک پیچ در وسط، به فک ثابت نزدیک و دور شده و در نتیجه قابلیت تطبیق با مهره‌های مختلف را پیدا می‌کند.

این ابزار در سال ۱۸۴۲ توسط ریچارد کلابرن مهندس انگلیسی اختراع شد و از این رو در بسیاری از کشورهای اروپایی (مثل فرانسه، آلمان، اسپانیا و ایتالیا) «آچار انگلیسی» نامیده می‌شود. در بعضی کشورها مانند دانمارک یا اسرائیل به آن «آچار سوئدی» می‌گویند؛ چرا که نخستین بار جان پتر جانسون در سال ۱۸۹۱ با بهبود در طراحی این آچار آن را به نام خود ثبت نمود. «آچار جانسون» نمونهٔ تکامل یافته‌تری از آچار اولیهٔ کلابرن بود.

(بیشتر…)


سیلا

یکی از خاطرات زندگی خود را بنویسید پایه دوازدهم صفحه ۲۳

پایه دوازدهم صفحه ۲۳ یکی از خاطرات زندگی خود را بنویسید


مقدمه:لحظه به لحظه ی زندگی ما خاطره هایی هستند که در یاد ما ثبت می شود و اتفاق هایی که می افتند، چه خوب یا چه بد می شوند جزئی از همین زندگی ما و با نام خاطره تا لحظه ی آخر زندگیمان با ما همراه می شوند.

تنه ی انشاء: گذر عمر ما در لابه لای همین خاطره ها می گذرد، میان خنده ها و گریه هایمان، میان تجربه ها، درس هایی که از زندگی می گیریم و همان خاطره یا به نوبه ایی دیگر همان تجربه ها را سرمشق زندگی قرار می دهیم و با یاری از همان گام های زندگی را محکم تر و استوارتر بر می داریم و اما خاطره ایی که امروز به شرح آن می پردازیم روزی است که به همراه جمعی از دوستان تصمیم گرفتیم به کنکاش و جستجو در تاریخ بپردازیم. به روزگاران گذشته که امروزه ما را ساختند به فرهنگ گذشتگانمان و مقایسه ی آن با امروزمان تا بتوانیم با دیدی تازه و چشمانی بازتر به آینده نگاه کنیم و اشتباهات گذشته را با تکیه بر گذشتگانمان هرگز تکرار نکنیم و اما روزی که به عنوان یکی از روزهای زیبا در ذهن ما با نام خاطره ثبت شد روزی بود که به موزه ی شهر خود رفتیم. از همان بدو ورود محو معماری و زیبایی ساختمان موزه شدیم به طوری که دیدن قیافه ها با آن چشمانی که برق خوشحالی در آن سوسو می کند، دهانی که از تعجب بازمانده است دیدنی و خنده دار بود. با قدم گذاشتن در موزه با تمام وجود حس کردیم ، گویی در آنجا زملن متوقف شده است و همچون ماشین زمان به گذشته پرت شده ایم و گذشته را با نگاه امروز خود می بینیم.

سکه های قدیمی پشت ویترین صف کشیده بود و نقشه ی بزرگ ایران چشم هر بیننده ایی را جلب می کرد همان نقشه ایی که همچون شیر ژیانی که آماده غرش بود. پادشاهان گذشته که هر کدام به نوبه ایی تاریخ را رقم زده اند و نوع پوشش و لباس هایشان که روزگارشان را به رخ می کشد، در آنجا تکه های تاریخ را همچون پازلی کنارهم قرار داده بودند تا بتوان آن ها را دید و لذت برد، از دیدن آن همه آثار گذشتگان و لمس آن خاطره ها آنقدر لذت بردیم که نفهمیدیم همین امروز ما که در حال مرور خاطره هاست خودش یک خاطره می شود و در ذهن ما تا ابد ثبت می ماند.

نتیجه گیری: همان طور که گفته شد امروز ما همان خاطره هایی است که فردا روزی ما از آن یاد می کنیم. بنابراین بیاییم از تک تک لحظاتمان لذت ببریم و آن را زیبا رقم بزنیم تا بعدها با مرور از آن، به عنوان خاطره ایی زیبا یاد کرده باشیم.

(بیشتر…)


سیلا

درباره سیستم مدیریت هوشمند ساختمان bms تحقیق کنید


تحقیق کنید کار و فناوری پایه نهم



درباره سیستم مدیریت هوشمند ساختمانbms تحقیق کنید؟

جواب تمرین کار و فناوری:

سیستم مدیریت ساختمان (BMS ) یا سیستم اتوماسیون ساختمان (BAS ) به سیستمی اطلاق می شود که در یک ساختمان نصب شده و از طریق اجزای خود کنترل قسمت های مختلف ساختمان و نمایش خروجی های مناسب را برای کاربر امکان پذیر می نماید. قسمت های مختلف تحت کنترل معمولا شامل تاسیسات مکانیکی و سیستم تهویه مطبوع (HVAC) و تجهیزات روشنایی بوده که می تواند به سیستم های ایمنی، آتش نشانی، تنظیم دسترسی، تامین برق اضطراری و … نیز تسری یابد. به طور کلی هدف از استفاده از سیستم های BMS در یک ساختمان تطبیق شرایط کارکرد اجزای مختلف با توجه به شرایط محیطی و نیاز ساختمان در آن زمان است./

مزایای هوشمندسازی ساختمان:

با وجودیکه اجرای سیستنم مدیریت ساختمان سبب افزایش هزینه های ساخت ساختمان می گردد، میزان صرفه جویی در هزینه های جاری ساختمان ناشی از اجرای این سیستم، می تواند در مدت کوتاهی هزینه های اولیه را جبران نماید و بعلاوه سطح بالاتری از آسایش را برای ساکنان به همراه داشته باشد

یک سیستم مدیریت ساختمان دارای توابع زیر می باشد:

کنترل
نمایش
بهینه سازی

سیستم های قدرت (شامل سیستم های ذخیره انرژی الکتریکی و تامین برق اضطراری)
سیستم تامین روشنایی (تجهیزات روشنایی)
سیستم تامین گرمایش و سرمایش و تهویه مطبوع (HVAC)
سیستم های ایمنی و بازدید (شامل بازرسی مکان های مختلف و سیستم اعلام سرقت، امکان دید قسمت های مختلف، سیستم مدار بسته و …)
تنظیم دسترسی
سیستم آتش نشانی (شامل اعلام و اطفای حریق)
کنترل آسانسورها و بالابرها

(بیشتر…)


سیلا

باد چگونه باعث هوازدگی فیزیکی می شود فکر کنید علوم هشتم

 

جواب فکر کنید علوم هشتم در مورد باد چگونه باعث هوازدگی فیزیکی می شود


گفت و گو کنید

باد چگونه باعث هوازدگی فیزیکی می شود؟

پاسخ فکر کنید :

باد با جابجا کردن ذرات وبرخورد انها با سنگ باعث تغییر سنگ می شود.

انواع هوازدگی:

هوازدگی را با توجه به نوع تغییراتی که در سنگ صورت می‌گیرد به انواع مکانیکی و شیمیایی تقسیم می‌کنند.

هوازدگی مکانیکی:

در هوازدگی مکانیکی هیچ تغییری در ترکیب شیمیایی سنگ صورت نمی‌گیرد بلکه سنگها تحت تاثیر یک سری از عوامل فیزیکی به قطعات کوچکتر تقسیم می‌شوند. بر اثر خرد شدن سنگها سطح جانبی قطعات زیادتر شده و در نتیجه برای این عوامل عبارتند از : یخبندان ، انبساط حاصل از برداشته شدن بار فوقانی ، انبساط حرارتی و فعالیت موجودات زنده.

   

هوازدگی شیمیایی:

در هوازدگی شیمیایی ساختمان داخلی کانیها بر اثر افزایش یا کاهش عناصر تغییر می‌کند. در واقع در این نوع هوازدگی ترکیب شیمیایی سنگها تغییر می‌کند. در هوازدگی شیمیایی آب مهمترین عامل به شمار می‌رود. ولی لازم به ذکر است که آب خالص غیرفعال بوده و نمی‌تواند هیچ تغییری در سنگها ایجاد کند. افزایش مقدار کمی از مواد محلول می‌تواند آب را فعال سازد. اکسیژن و دی‌اکسید کربن محلول در آب باعث ایجاد تغییرات اساسی در سنگها می‌شوند.

سرعت هوازدگی:

سرعت هوازدگی سنگها به عوامل زیادی بستگی دارد از جمله این عوامل می‌توان به اندازه ذرات کانیهای سازنده سنگ و عوامل آب و هوای محیط را نام برد. هر چقدر اندازه کانی کوچکتر باشد سطح موثر آنها زیادتر بوده و در نتیجه سریعتر تحت تاثیر عوامل هوازدگی ، تجزیه می‌شوند. جنس کانیهای سازنده سنگ اثر بسیار مهمی در هوازدگی دارد به عنوان مثال سنگهای گرانیتی بسیار مقاوم تر از سنگ مرمر هستند، زیرا مرمر از کلسیت ساخته شده که به آسانی حتی در محلول اسیدی ضعیفی نیز حل می‌شود./

ترتیب هوازدگی کانیهای سیلیکاته مطابق ترتیب تبلور آنهاست. کانیهایی که زودتر از همه تبلور می‌نمایند یعنی در درجه حرارت و فشارهای زیادتری بوجود می‌آیند، نسبت به کانیهایی که بعدا متبلور می‌شوند در سطح زمین پایداری کمتری دارند. زیرا شرایط تشکیل آنها با شرایط سطح زمین بسیار متفاوت است./

عوامل آب و هوایی ، بویژه رطوبت اهمیت ویژه‌ای در سرعت هوازدگی سنگها دارد. بهترین محیط برای هوازدگی شیمیایی آب و هوای گرم و فراوانی رطوبت است. در نواحی قطبی و در عرضهای جغرافیایی بالا چون برودت هوا ، رطوبت مورد نیاز برای هوازدگی را به صورت یخ در می‌آورد لذا هوازدگی شیمیایی در این نواحی بی‌تاثیر است. در نواحی خشک نیز به علت وجود رطوبت کافی هوازدگی شیمیایی نقش نداد. /

   

نهشته‌های مس و نقره:

بسیاری از نهشته‌های مس و نقره زمانی حاصل شده‌اند که فرآیند هوازدگی عناصری را که در کانسار اولیه با عیار پایین پراکنده بودند در یک جا متمرکز کرده است. معمولا چنین غنی شدگی در نهشته‌های پیریت‌دار (FeS) و کانیهای سولفوری معمول انجام می‌شود. پیریت به دلیل اینکه از نظر شیمیایی به اسید سولفوریک تغییر می‌یابد، می‌تواند در آبهای نفوذی فلزات معدنی را حل کند.

(بیشتر…)


سیلا

آیا در سنگ های آذرین فسیل وجود دارد علوم هشتم

 

فکر کنید علوم هشتم


آیا در سنگ های آذرین فسیل وجود دارد؟ دلیل خود را ذکر کنید

جواب فکر کنید علوم هشتم

خیر سنگ های آذرین چون در اثرمواد مذاب بوجود می آیندحرارت بالا مانع ایجاد فسیل می شود.

تاریخچه و سیر تحولی

اغلب مولفین یونانی و رومی ، آتشفشانها ، فعالیتهای آتشفشانی و زمین لرزه ها را توصیف می‌کردند. استاربو جغرافیدان و مورخ یونانی (۶۳ قبل از میلاد ـ ۲۰ بعد از میلاد ) فعالیتهای آتشفشانی اتنا ، سوما ـ وزوو و جزایر لیپاری را توصیف کرد. او آتشفشانها را به منزله دریچه‌های اطمینان تلقی می‌نمود که از آنها مواد سیال خارج می‌شود./

در قرن هیجدهم اولین مناظرات و مباحثات تند و شدید درباره ماهیت و منشا سنگها در گرفت. در مباحثات منشا سنگها مناظراتی بین دسته و گروههای زیر وجود داشت: در یک طرف نپتونیستها و در طرف دیگر ولکانیستها و پلوتونیستها قرار داشتند. نپتونیستها معتقد بودند که سنگهای پوسته متوالیا در یک اقیانوس اولیه تهنشین شده‌اند و به نظر آنها بازالت و گرانیت هر دو سنگهایی هستند که در این اقیانوس بزرگ را سبب شده‌اند. پلوتونیستها اعتقاد داشتند که زمین از انجماد مواد مذاب و داغ بوجود آمده است و گرانیت را یک سنگ نفوذی داغ به شمار می‌آوردند./

در سال ۱۸۲۵ واژه ماگما و مفهوم منحصر به فرد ماگمای اولیه توسط اسکراپ عنوان شد.

سرجـیـمزهال ( ۱۷۶۱ ـ ۱۸۳۲ ) به همراه ریمور ( ۱۷۲۶ ) و اسپالانزانی ( ۱۷۹۴ ) و جورج وات ( ۱۸۰۴ ) پیترولوژی تجربی را پایه‌گذاری کرد.

در سال ۱۸۴۴ چاربز داروین ( ۱۸۸۲ـ ۱۸۰۹ ) اظهار داشت که انواع مختلف سنگهای ماگمایی ممکن است از یک ماگمای اولیه اشتقاق یافته باشند به شرط آنکه ترکیب ماگما با تبلور و جدایش یک یا چند کانی مشکل سنگها تغییر یابد.

در سال ۱۸۵۰ هنری کلیفتون سوربی ( ۱۸۲۶ـ ۱۹۰۸ ) جهت مطالعه میکروسکوپی ، اولین مقطع نازک سنگها را تهیه کرد.

اوایل سال ۱۸۶۱ روش طبقه بندی شیمیایی سنگها را ابداع کرد و در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برخی از روشهای نمایش شیمیایی و نهایتا طبقه‌بندی شیمیایی سنگها پا به عرصه ظهور نهاد ( موینسون ـ لسینگ ۱۸۹۹ ، کراس ، ایدینگز ، پیرسون و واشنگتن ۱۹۰۳ اوسان ۱۹۱۹ ، نیگلی ۱۹۲۰ ، فون ولف ۱۹۲۲ ).

(بیشتر…)


سیلا

تفاوت و تشابه دو سنگ کنگلومرا و ماسه سنگ را بگویید

 

فکر کنید علوم هشتم


تفاوت و تشابه دو سنگ کنگلومرا و ماسه سنگ را بگویید.

جواب فکر کنید

هر دو ازنوع رسوبی وبا قرار گرفتن مواد سیمانی بین ذرات درست شده اند در کنگلومرا اندازه ی ذرات بزرگ تر است.

کُنگلومِرا یا سنگ جوش (به انگلیسی: Conglomerate) از قطعات گرد و دانه درشتی تشکیل شده که اختلافش با برش (Breccia) در فقدان ذرات زاویه‌دار می‌باشد. اجزای تشکیل‌دهنده آن دسته از سنگ‌های آواری که اندازه بزرگتر از ۲ میلی‌متر داشته باشند، بر اساس گردشدگی دانه‌ها به دو دسته کنگلومرا و برش تقسیم می‌شوند.

طبق نظریه پتی‌جان (Pettijohn) اگر ده درصد ذرات سنگی ابعاد بیش از ۲ میلی‌متر داشته باشند آن سنگ را کنگلومرا می‌نامند. برش سنگی است که از قطعات زاویه‌دار و دانه‌دار درشت تشکیل شده است. اصولاً برش در وسعت خیلی کمتر از کنگلومرا در رسوبات دیده می‌شود.

علت گوشه‌دار بودن برش در این است که قطعات تشکیل‌دهندۀ آنها به‌وسیله آب یا عامل دیگری حمل نشده‌اند و در نتیجه زوایای آنها محفوظ مانده است. از انواع برش‌ها می‌توان به برش انحلالی، برش گسلی وب رش آتشفشانی اشاره نمود. کنگلومراها بر اساس ترکیب به گروه‌های زیر تقسیم می‌شوند:

بر اساس ترکیب یا جنس ذرات دانه درشت تشکیل‌دهندۀ کنگلومرا، آنها را به دو دسته اولیگومیکتیک و پلی میکتیک تقسیم می‌کنند. اگر ذرات دانه درشت گراولی از یک جنس باشد، سنگ را تک منشائی یا اولگیومیکتیک (oligomictic) می‌نامند. در واقع اولیگومیکتیک سنگی مخلوطی است که جنس ذرات آن تقریباً یکنواخت می‌باشد. کنگلومراهایی که ذرات گراول آنها از انواع مختلف خرده سنگ‌ها درست شده باشد آن را چند منشائی یا پلی میکتیک کنگلومرا (polymictic) می‌نامند.

(بیشتر…)


سیلا

عنصرهای اصلی سازنده پلاستیک چیست فکر کنید علوم نهم

 

فکر کنید علوم نهم

عنصرهای اصلی سازنده پلاستیک چیست؟

جواب فکرکنید

کربن و هیدروژن

مطلب مرتبط

ویژگی پلاستیک ها:

-۱ سبکی آنها نسبت به موادی چون فلزات که مصرف پلاستیک ها را در شرایط و مکان های مختلف امکانپذیر نموده است.
-۲ عایق بودن پلاستیک ها در برابر الکتریسته که موجب استفاده فراوان از این پلیمر در صنایع الکتریکی و الکترونیکی مانند روکش انواع سیم ها، کابل ها، وسایل و ابزار الکتریکی، ساخت انواع مختلف کلید، سرپیچ ، پریز و … شده است.
-۳ به علت شفافیت برخی از پلاستیک ها، می توان آنها را حتی جایگزین شیشه نمود.
– ۴ قابلیت رنگ پذیری، که به خاطر آن می توان از پلاستیک ها درتولید قطعات استفاده کرد که نیاز به رنگ آمیزی نداشته باشد.
– ۵ به علت مقاومت بالای برخی از این نوع پلیمرها ، قابلیت استفاده از آنها در شرایط مختلف جوی وجود دارد.
– ۶ مقاومت بالا در برابر خوردگی مواد شیمیایی، ویژگی دیگری است که کاربرد آنها را در صنایع شیمیایی، غذایی و بهداشتی میسر نموده است.
-۷ پلاستیک ها در ساخت وسایل پزشکی و جراحی، دندانپزشکی، صنایع داروسازی و … میتوانند استفاده شوند چرا که میکروب ها، باکتری ها، انگل ها، قارچ ها و جلبک ها، توانایی رشد روی پلاستیک ها را ندارند.
– ۸ عایق بودن در برابر حرارت کاربرد این نوع پلیمر را افزایش داده، چرا که از آن در ساخت اشیایی که در مجاورت حرارت قرارگرفته، اما خود نباید گرم شوند مانند فرمان اتومبیل، دسته ظروف، میز، صندلی و … می توان استفاده کرد.
-۹ و سرانجام ارزانی، سرعت بالای ساخت و قیمت پایین مواد اولیه است که باعث استفاده گسترده از پلاستیک ها می شود.

پلاستیک های سلولزی:
سلولز فراوانترین جزء تشکیل دهنده سبزیجات یا گیاهان است. میزان سلولز از یک گیاه به گیاه دیگر متفاوت است. میزان آن در کتان بیشتر از ۹۰ % و در چوب معمولی ۵۰ % است. متداول ترین منابع سلولز برای کارهای شیمیایی و تغییر شکل دادن ، کرک پنبه و مغز چوب اند.

سلولز استر:
بیش از هزار سال پیش ، نخستین تلاش موفقیت آمیز بشر در اصلاح یک پلیمر طبیعی به منظور بهبود فرآیندهای آن منجر به شناسایی و ساخت سلولز استر گردید. سلولوئید و پیروکسیلین دو شکل از این رزین بودند که تاکنون

در بساری از قطعات قالبگیری شده و کالاهای پوشش داده شده به کار رفته اند.سلولز استر همچنین به Gun cotton ، مشهور است. امروزه ، از آن به ندرت در کاربردهای پلاستیکی استفاده می شود

که این امر به علت اشتعال پذیری بالای آن می باشد. تقریبا ، در بسیاری از کاربردهای ترموپلاستیکی ، این ماده به طور کامل با مواد دیگری از خانواده ترکیبات ترموپلاستیکی سلولز ، همچون سلولز استات ، سلولز بوتیرات و سلولز پروپیونات جایگزین شده است.

(بیشتر…)


سیلا

انشا با موضوع مقایسه عشق و نفرت

 

عشق و نفرت

انشا با موضوع مقایسه عشق و نفرت

مقدمه: احساسات مثل یک خط باریک می مانند، خطی که لغزش در آن یا بالا و پایین شدن آن مصادف می شود با تضاد بین احساسات.

تنه انشاء: زندگی همیشه یکنواخت نیست، گاهی صعود دارد و گاهی سقوط، گاهی احساسات در نوسانات قرار می گیرند و بالا و پایین می شوند احساسات مثل خط باریکی مرز دارند، مرزی که با شکستن آن احساسات نیز جابه جا می شوند مثل شکست احساساتی مانند دوستی و دشمنی، دلسوزی و دل سنگی و یا حتی عشق و نفرت.

انسان ها برای روابط و احساسات خود مرز تعیین می کنند و همیشه سعی دارند که این مرز شکسته نشود اما امان از روزی که این مرز ترک بر دارد و شکسته شود آنگاه است که عشق تبدیل می شود به نفرت و یا نفرت تبدیل می شود به عشق عشقی که در آن سرشار می شوی از علاقه و محبت ، دوستی ، فداکاری و نفرتی که وجودت را پر می کند از کینه و دشمنی و دل سنگی، عشق را گروهی تعبیر می کنند به پاکی و سفیدی و گروهی دیگر تنفر را به سیاهی و کدری مانند می کنند.

عشق قلب را پاک می سازد و تنفر قلب را سیاه می کند. مراقب همین مرزهای به ظاهر ساده باشیم که اگر بشکند می تواند دنیای یک انسان را دگرگون کند، می تواند او را به قعر بهشت بکشاند و یا برعکس می تواند آن را به ته جهنم ببرد. بنابراین تمام سعی خود را به کارگیرید که مرزهای زندگی را رعایت کنید و هر چیزی را به جا و به اندازه به کار گیرید و جلوی غلیان بیش از حد احساسات خود را بگیرد زیرا احساسات از قلب نشعت می گیرند نه از عقلی که منطق دارد. احساسات منطق نمی فهمند بنابراین قبل از اینکه عشق به نفرت تبدیل شود مراقب آن و احساسات خود باشیم.

نتیجه گیری: ما تنها یکبار به دنیا می آییم و یکبار زندگی می کنیم. پس قدر با هم بودنمان را، قدر همین لحظات ساده اما خوشمان را بدانیم زیرا مرز بین عشق و نفرت به باریکی یک موست. پس مراقب آن باشیم.

(بیشتر…)


سیلا

انشا درباره داستان نویسی

 

داستان نویسی

 

 

روزی روزگاری در میان انبوه از درختان که آفتاب برای تابیدن به زمینش از آن ها پیشی می گرفت راسویی زندگی می کرد، راسو همیشه تنها و گوشه گیر بود، هیچ کسی او را دوست نداشت و همگی از با او بودن امتناع می کردند. راسو همیشه از این موضوع اندوهگین بود! تنها زندگی می کرد و تنهایی غذا می خورد.

هیچ حیوانی در جنگل با او دوست نبود. همگی از بوی بد او فرار می کردند. روزها پشت سرهم می گذشتند و راسو هر روز تنها تر از دیروز می شد اما در یکی از همین روزها سکوتی هول ناک جنگل را در برگرفت. همگی از ترس زیاد بیرون از خانه های خود نمی رفتند و هر کسی در گوشه ایی پنهان شده بود. راسوی بی خبر از عالم و آدم در جنگل راه می رفت و به درختان و گل های پوسیده شده در جنگل نگاه می کرد و از حکمت به وجود آ؛مدنش می نالید ناگهان از پشت بوته ها صدایی شنید، با ترس سر خود را برگرداند اما هر چه نگاه کرد هیچ کسی را ندید.

بنابراین به راه خود ادامه داد، اما هر چه جلوتر می رفت صدا بیشتر می شد و نزدیک تر به گوش می رسید، ناگهان صدایی ترسناک شنید و براساس آناتومی و غریزه خود بوی بد خود را ترشح کرد. وقتی که به پشت سر خود برگشت دید گرگی بزرگ که دندان هایش از دهانش بیرون زد، پشت او قرار دارد اما با بوی بد ترشح شده از او گرگ پا به فرار گذاشت و از آنجا دور شد. آنقدر دور که از جنگل هم بیرون رفت،

حیوانات جنگل که این اتفاق را دیدند و از این موضوع مطلع شدند از راسو قدردانی کردند و با او طرح دوستی ریختند و همه ی حیوانات جنگل فهمیدند که این دنیا و همه ی موجودات در آن براساس برنامه و هدفی به وجود آمدند یکی از سر نیازش حیوانات را می درد و یکی دیگر بوی نامطبوع ترشح می کند اما موضوع مهم این است که هر کسی یا هر چیزی بدون برنامه  و هدف آفریده نشده و همه ی این جهان برپایه ی اصولی خاص و هدفی متعالی چیده شده است.

(بیشتر…)


سیلا

جواب تمرین درس اول و دوم American English file 1

 

جواب تمرین های درس اول و دوم کتاب زبان امریکن انگلیش فایل ۱

 

American English file1

۱&2Review and check|18

Grammar

۱٫Hello………….your name?

c.what،s

۲٫maria is Mexican…………. A student.

a.she،s

۳٫A where……………from?

B he،s from Turkey.

c.is he

۴٫they………….south Korean. They،re Vietnamese.

b.aren،t

۵٫A are you from paris?

B yes………… .

b.I،m

۶٫she،s Brazilian…………….name،s Daniela.

B her

۷٫we،re from the US………… last name is Preston.

C our

۸٫A what are they?

B they،re……………

a watches

۹.A what is it?

B It،s…………

B an umbrella

۱۰-look at those……

B women

۱۱٫A what are……… in English?

B they،re keys.

C these

۱۲-these are very………

A difficult exercises

۱۳……. Careful! That dog،s dangerous.

C Be

۱۴-please…… in the libraty.

B don،t eat

۱۵٫I،hungry. ………. Stop at the café.

A let،s

Vocabulary

۱.I،am……….japan.

From

۲-nice……. Meet you.

To

۳٫what،s bonjour……….English?

From

۴٫Look………the board.

At

۵٫please turn……. Your cell phone.

Off

B

۱……the text.

Read

۲………in pairs.

Work

۳…………up.

Stand

۴……the door.

Open

۵…………the questions.

Answer

c.

۱٫file

۲٫chinese

۳٫france

۴٫Ireland

۵٫sixteen

۶٫Italy

۷٫change purse

۸٫school

۹٫wallet

۱۰٫happy

d.

۱ bed

۲٫cheap

۳٫clean

۴٫short

۵٫full

Pronunciation

a.2.day

۳٫files

۴٫good

۵٫dangerous

b.1.a             ۲٫I                ۳٫ex           ۴٫news             ۵٫teen

 

(بیشتر…)


سیلا

انشا در مورد کتاب از نگاه نویسنده پایه هشتم صفحه ۹۲

 

پایه هشتم صفحه ۹۲


یکی از خوشه های نمودار زیر را انتخاب کنید و از نگاه او متنی درباره ی کتاب بنویسید؟

مقدمه: هر کتابی را که می خوانیم یک آفریننده دارد، آفریننده ایی که از وجود خود به او روح بخشیده و به او جان داده تا با کلام خود با ما سخن بگوید.

تنه انشاء: نوسینده مانند مخلوقی است که با محبت و با درایت فراوان کتاب را در بالین خود می پروراند و مانند کودکی نوپا آن را پرورش می دهد و به او راه و روش درست را می آموزد تا او نیز به زودی به ما بیاموزد و همگی از هرآنچه که نویسنده در ذهن خود دانسته و روی کاغذ آورده مطلع شویم.

نویسندگی شغلی است پر از احساسات ناب پر از تفکرهای بکر و پر از اطلاعات خاص که نویسنده با جان بخشیدن به آن نیمی از روح خود را در آن کتاب مقدسش تزریق کرده است.

ما نویسندگان بزرگ و سرشناسی در سرتاسر ایران که آوازه ایشان در جهان پیچیده است داشتیم و داریم. ما سعدی و حافظ را، ما مولوی و خیام را داریم که هر خط از کتابشان پر است از مفهوم و پر است از داستان های شنیدنی که هر خواننده ایی را مجذوب و مبهوت خود می سازد.

نویسنده ها همین که می بینند که خواننده با خواندن نوشته هایشان حتی یک کلمه به دانسته هایشان اضافه شود سرتاسر وجودشان را شادی و شعف فرا می گیرد.

نتیجه گیری: شاید من و شما هم نویسنده باشیم. حتما در زندگی خود یک سطر از ذهن خود نوشته ایم یا همین انشایی که می نویسم خودش نوعی نویسندگی است و یا شاید در آینده تبدیل به یک نویسنده بزرگ شویم.

(بیشتر…)


سیلا

انشا تضاد مفاهیم با موضوع ماهی موج دریا خشکی بیابان

 

ماهی,موج,دریا,خشکی,بیابان

انشا تضاد مفاهیم با موضوع ماهی موج دریا خشکی بیابان

مقدمه: گاهی یک اتفاق ساده هر چه را که در ذهن و دیدگانت است را در لحظه ایی نابود می کند هر چه را که تصور می کردی ویران می کند و به جایش چیزی خلاف آنچه که فکر می کردی اتفاق می افتد.

تنه انشاء: تاکنون به شمال  کشور سفر کرده اید؟ به دریای زیبایش رفته ایی و به موج های آبش نگاه کرده ایی که چگونه در دریا خود را تکان می دهد و ماهی ها را در میان خود به بازی می گیرند؟ نگاه کرده ایی که چگونه آفتاب می تابد و رنگ آبی دریا را زیباتر می سازد و نور را درخشان تر، متلاطم می سازد

تا به حال به این فکر کرده ایی تا در ذهن خود این چنین تصور کرده ایی که دریا به این عظمتش روزی خشک می شود و از این دریای بی کران چیزی جز خشکی و بیابان باقی نمی ماند! همان طور که زاینده رود خشک شد و از آب روان و خروشانش تنها زمینی باقی مانده که ترک هایش دهن گشوده اند و تمنای آب می کنند و یا ارومیه که در آن  دریاچه ی نمک زاری بود و زیبایی دریاچه اش زبانزد خاص و عام بود اما اکنون چیزی جز شوره زار از آن باقی نمانده و روز به روز تبدیل به بیابانی می شود که چیزی جز خشکی به چشم نمی آید .

روز به روز دنیا رو به بی آبی و بیابانی شدن می رود! آیا تاکنون به این موضوع فکر کرده ایی که دنیایی که اکنون در آن زندگی می کنیم یا همین دریایی که از صدای موج هایش لذت می بریم ممکن است خیلی زود تبدیل به بیابانی بی آب و علف شود که ماهی ها همه مرده اند و دیگر جایی برای زندگی ندارد و خیلی زود این چرخه می چرخد و ما نیز با ادامه دادن همین راه تبدیل می شویم به همان ماهی هایی که دیگر جایی برای زندگی ندارند و خیلی زود می میرند.

نتیجه گیری: بیاییم قبل از اینکه دیر شود و همه ی پل های پشت سرمان خراب شود دنیامان را از خشکی و نابودی نجات دهیم و دریایی بسازیم که به جای کاهش آب آن، روز به روز به افزایش آن کمک کنیم تنها کافی است این تصمیم را از زندگی خودمان و از تفکر و روش زندگی خودمان آغاز کنیم.

(بیشتر…)


سیلا

سفرنامه با موضوع سفر به شمال کشور

 

سفرنامه

در یکی از روزهای خوب بهاری به همراه خانواده تصمیم به سفر کردیم، سفری به شمال که روزهای بهاریش با آن درختان سر به فلک کشیده و آب و هوای دل انگیزش و دریایی که با قدرت خود را به ساحل می کوبد معروف است، از همان ابتدای سفر، جاده ی پر پیچ و خمش که گویی درختان همچون چتری روی سرمان در میان باد خود را به رقص در می آورند و هر رهگذری را محو زیبایی خود می کنند و او را محسور می سازند اما با رسیدن به شهر زیبای رشت این زیبایی چند برابر شد، آدم های مهربانش با لهجه ی شیرنشان به ما آدرس ماسوله را دارند که یکی از بناهای تاریخی و زیبای استان گیلان است، با رسیدن به ماسوله و دیدن خانه های گلی با آن حالت پلکانی خود که هر کدام روی ایوان خانه هایشان گل های رنگی شمعدانی گذاشته اند و زیبایی آن را با عطر خوش گل ها ترکیب کرده اند که مسافران زیادی را سالانه به سمت خود می کشاند، کیف ها و  گیوه های سنتی که هر کدام با نقش و رنگی زیبا طراحی شده اند که چشم را نوازش می دهند و دل را سرشار از حس آرامش می کنند پله های بلندش که هر چه بالاتر روی، زیبایی اطراف چند برابر می شود و هر چه بیشتر از میان خانه ها گذر کنی بیشتر به آن محیط علاقمند می شوی! اما هر آمدنی، رفتنی دارد ما خیلی زود مجبور شدیم که از آنجا برویم و راهمان را به سمت امام زاده ابراهیم کج کردیم آن فضای ملکوتی با آینه کاری های زیبا که نور را با درخشش فراوان به ضریح منعکس می کرد و عطر گلاب همه جا را معطر کرده بود. از سفر به شمال هر چه بگویم کم بود. از دریای بی کرانش با غروب دل انگیزش یا گل های رنگارنگ و نم نم بارانش که بوی خاک را به مشام می رساند. سفر در زندگی تبدیل می شود به یکی از بهترین خاطرات در زندگی و همیشه در ذهن ثبت می شود و چه قدر به یادماندنی بود سفر ما به شمال کشور.

(بیشتر…)


سیلا

انشا با موضوع سفرنامه سفر به مناطق عملیاتی جنوب


سفر به مناطق عملیاتی جنوب با ویژگی سفرنامه

 

 

 

مقدمه :بعضی از سفرها در زندگی سیاحتی اند و گاهی زیارتی. اما این سفر جدای از این دو، هم هم سیاحتی اند و هم زیارتی. سفر به منطقه ی عملیات جنگی چگونه می شود که هم سیاحتی است و هم زیارتی.

تنه انشاء: جنگ حادثه ایی بزرگ در تاریخ بود که هشت سال را به خود اختصاص داد ودلاوران زیادی را در میان خود گنجاند و خون های زیادی را به رود کارون متصل کرد و خون جوانان را همچون رود کارون جاری ساخت. هرساله جوانان زیادی، هم سن و سال های ما برای عبرت و آموزش به این مناطق سفر می کنند تا هم دیداری داشته باشد از این منطقه ی مقدس و هم خاک مطهرش را که با خون پاک و بی ریای جوانان آن زمان که خیلی از آن ها هم سن و سال ما بودند زیارت کنند. سفری که از دل کوه و جنگل و بیابان گذر کردیم و ستاره های آسمان را درحال چشمک زدن دیدیم که به ما خوش آمد می گفتند. به شهر و دیار پرآرامش شلمچه که آرامشی وصف ناپذیر در  آن وجود داشت را به وجود ما تزریق کرد. بیابانی که در هر وجبش با خون شهیدان سرشته شده و به هر قسمت نگاه کنی گویی که فرشته ها روی سرت پرواز می کنند و فضای بوجود آمده سرشار است

از حس و حال بهشتی، اما هم چنان مین هایی که با آن جان انسان ها گرفته شده با سیم های محافظت شده و هم چنان تانک های جنگی و ماشین های مخروبه آن جا هستند گویی در آن مکان زمان به احترام شهیدان ایستاده و سر تعظیم فرودآورده است این سفر یک سفر زیارتی بود، زیارت از وجود شهیدان و خاک مطهرشان. این سفر سیاحتی بود و ما را به گذشته های نزدیک برد تا همیشه یادمان باشد چه انسان هایی رفتند تا ما بمانیم و با خیالی آسوده از سفرهایمان بگوییم و با ذهنی باز بنویسیم و زندگی کنیم.

نتیجه گیری: درس های زندگی همیشه که گفته نمی شوند! گاهی باید رفت تا دید و با تمام وجود آن را حس و لمس کرد.

(بیشتر…)


سیلا

 

رهام نیوز  - دانلود فیلم خارجی Ailecek Saskiniz 2018با کیفیت عالی و حجم کم از سرور های هکس دانلود

نام فیلم : Ailecek Saskiniz 2018 – خانوادگی تعجب کردیم | ژانر ( موضوع ) : کمدی

زبان : ترکی ، فرانسه‌ای | محصول : ترکیه | سال انتشار : 2018

.:: دارای امتیاز 6.5/10 از 4,407 رای در IMDb ::.

.

کارگردان : Selçuk Aydemir | بازیگران : Ahmet Kural, Murat Cemcir, Saadet Aksoy

خلاصه داستان : فیلم خانوادگی تعجب کردیم 2018 ، فرهاد که یک فرد خوشگذران و سرخوش است مدیر کل شرکتی شده که پدرش به اون سپرده و گوخان هم دوست دوران کودکی او نیز مدیر مالی شرکت است و…

دانلود فیلم Ailecek Saskiniz 2018


سیلا

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فیلم |سایت فیلم و سریال کلینیک تخصصی زیبایی دکتر سامیار خریدکن trucks and trailer سیستم همکاری در فروش لیان آنلاین بیت کوین هوبا ثبت فروشگاه پروما